مهدویت در خصوص مسائل دینی و مهدویت
| ||
یکى از بارزترین نمادهاى تفکر عثمانى در کربلا منع آب از امام و سپاهش بود که به بهانه انتقام خون عثمان و کشته شدن او با لب تشنه انجام شد. حقیقت و ریشه مخالفت امویان با امیرالمؤمنین(علیه السلام) در جاى دیگرى نهفته است. دعواى اصلى بر سر اسلامى بود که امیرالمؤمنین(علیه السلام) به دنبال اجرا و عملى کردن آن در جامعه بود و اسلامى که امویان آن را تنها نردبانى براى دست یابى خود به قدرت و حاکمیت قیصرى و کسرایى بر مسلمانان تلقى مى کردند، و به تعبیر روشن و دقیق امیرالمؤمنین(علیه السلام) و عمار آنان لحظه اى به اسلام اعتقاد نیافتند و تنها در زمان ضعف و سستى خود، اظهار اسلام مى کردند، ولى آن گاه که اعوان و انصارى یافتند، کفر پنهانى خود را آشکار ساختند. براى تکمیل موضوع این نوشتار، لازم بود تا براى آگاهى بیش تر در باره ى سابقه و ریشه تاریخى منع آب از امام حسین(علیه السلام)، اشاره اى هر چند کوتاه به محاصره عثمان و منع آب از او، و موضع امیرالمؤمنین در باره ى آن داشته باشیم. در سال 35 هجرى، مسلمانان به خاطر کارهاى خلافى که عثمان انجام داده بود، از اطراف جهان اسلام در مدینه اجتماع کردند و خواهان اصلاح امور مسلمین شدند. نیت اصلى این تحصّنِ سیاسى، اصلاح انحرافاتى بود که از سوى خلیفه صورت گرفته بود; چرا که بسیارى از اصحاب نیکوکار و جلیل القدر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از اعضاى اصلى این حرکت بودند، ولى در این میان، نیروهاى افراطى و مغرض دیگرى نیز بودند که از این حرکت سوء استفاده کرده، اهداف سیاسى دیگرى را دنبال مى کردند و کم کم اوضاع و رهبرى این حرکت را به دست گرفتند. در این میان، امیرالمؤمنین(علیه السلام) تا آن جا که مى توانست سعى بسیارى کرد تا اوضاع را آرام کند و میان خلیفه و نیروهاى معترضْ توافقى حاصل نماید. این تلاش ها گر چه یک بار نیز مؤثر واقع شد، اما با کارشکنى هاى اطرافیان اموى عثمان، به خصوص مروان و مغرضین از جمله طلحه و زبیر، اختلاف به صورت مسالمت آمیز حل نشد. از این رو، اوضاع بار دیگر از آنچه بود، بدتر شد و عثمان محاصره شد و پس از هیجده روز، آب و آذوقه را نیز بر او بستند. علت تنگ تر شدن محاصره این بود که خبر رسید سپاهیانى از هر گوشه براى نجات عثمان راهى مدینه شده اند. حبیب بن سلمه قسرى از شام، معاویه از مصر، قعقاع از کوفه و مجاشع بن مسعود از بصره. از این رو، محاصره را بر عثمان تنگ تر کردند و بنا بر منابع تاریخى، طلحه دستور داد تا از رساندن هر گونه آذوقه و حتى آب جلوگیرى کنند.(2) این موضوع باعث بدتر شدن اوضاع شد و عثمان مجبور شد از آب چاه مصرف کند.(3) او به حجاج نامه نوشت و اوضاع خود را این گونه بیان کرد: «از بنده ى خدا عثمان امیر مؤمنان، به مسلمانانى که در حج شرکت کرده اند. اما بعد، من در زمانى این نامه را مى نویسم که در محاصره ام و از آب چاه قصر مى نوشم و از ترس این که ذخیره ى غذایى ام تمام نشود به مقدار کافى غذا نمى خورم.»(4) عثمان در نامه دیگرى براى خالد بن عاص که در مکه بود نوشت همین موضوع را به اطلاع او رساند.(5) آب چاه ـ آن طور که تصریح کرده اند ـ شور و تلخ بوده است.(6) منع آب به مدت چهل روز به طول انجامید و با کشته شدن عثمان ماجرا خاتمه یافت. تلاش امیرالمؤمنین(ع) براى رساندن آب به نقل بلاذرى، سعید بن عاص به عثمان پیشنهاد کرد که به قصد حج احرام بپوشد و بیرون آید تا کسى جرأت تعرض به او را نداشته باشد. خبر که به محاصره کنندگان رسید، قسم یاد کردند که اگر این گونه نیز بیرون آید، از او دست بر نخواهند داشت. از این رو، طلحه محاصره را تنگ تر کرد و نگذاشت آب به او برسد. على بن ابى طالب از این اقدام طلحه به شدت خشمگین شد و سرانجام به او آب رساند.(11) سید مرتضى نیز روایت مى کند که امیرالمؤمنین(علیه السلام) به ممانعت آب و طعام از عثمان اعتراض نمود و فرمود: «این کار درستى نیست که زن و بچه هاى عثمان به جرم او تشنه هلاک شوند.» آن حضرت هر کسى را که مى توانسته به عثمان آب و طعام برساند، فرستاده است.(12) ابن شبّه و ابن اعثم گزارش دیگرى دارند بدین مضمون که عثمان، از طریق قنبر، غلام امیرالمؤمنین(علیه السلام)، به آن حضرت پیام فرستاد و از او درخواست کرد تا در این باره کارى کند. امیرالمؤمنین(علیه السلام) سه مشک آب توسط تعدادى از بنى هاشم به او رساند.(13) گزارش ابن شبه اضافه مى کند که تعدادى از آنان در این مأموریت زخمى شدند، اما گزارش ابن اعثم بیان مى کند که کسى متعرض آنان نشد. ولى به نظر مى رسد که با توجه به شدت محاصره و تأکید بر ممانعت از رسیدن آب به عثمان، گزارش ابن شبه به واقع نزدیک تر باشد. ابن عساکر در این باره گزارش دیگرى دارد و آن این که جبیر بن مطعم نقل مى کند که من به نزد على آمدم و گفتم: «آیا به این راضى هستى که خویشان تو چون او محاصره شوند که به خدا قسم، جز از چاه خانه اش استفاده نمى کند؟!» فرمود: «پناه بر خدا، آیا او را به این حال در آورده اند؟!» گفتم: آرى. پس مشک هاى آب را برداشت و آن ها را به عثمان رساند و او را سیراب کرد.(14) گزارش دیگرى بیان مى کند که عبدالرحمن بن اسود نیز در این باره از امیرالمؤمنین(علیه السلام) استمداد کرده است. وى گوید: پیوسته مى دیدم على از عثمان کناره گیرى مى کند و کارى انجام نمى دهد; جز این که مى دانم بر سر ممانعت آب بر روى عثمان، با طلحه صحبت کرد و در این باره بسیار خشمگین شد تا این که توانست مشک هاى آب را به عثمان برساند. (15) قاضى ابوحنیفه امیرالمؤمنین را نافع ترین شخص براى عثمان دانسته که هم آب و هم آذوقه براى او فرستاد.(16) ابن کثیر نیز امیرالمؤمنین(علیه السلام) را تنها کسى مى داند که در رساندن آب به عثمان تلاش کرده و با نهایت سختى توانسته است مشک آبى به او برساند.(17) بنابر روایات دیگر، امیرالمؤمنین(علیه السلام)، امام حسن(علیه السلام) را براى رساندن مشک آب به عثمان مأمور کرد.(18) روایت دیگرى نیز مى گوید که عمار با محاصره کنندگان سخن گفت و آنان را به خاطر این کار نکوهش نمود و خواست به عثمان آب برساند، ولى طلحه مانع او شد. از این رو، به نزد امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمد و درخواست کرد تا آب به عثمان برساند و آن حضرت مشک آبى به او رساند.(19) این ها موارد اندکى از تصریحات مورخان در این زمینه بود که واقعیت انجام شده را در آن ماجرا به ما گزارش کرده اند. این اخبار به خوبى ماهیت معاویه و امویان را در تهمت زدن به امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهل بیت(علیهم السلام) نشان مى دهد که آنان چگونه با دروغ پردازى و انتشار آن در میان مردمِ از همه جا بى خبر، اهداف سیاسى خود را دنبال مى کردند. این در حالى بود که مروان در باره ى تلاش امیرالمؤمنین(علیه السلام) براى عثمان به امام سجاد(علیه السلام) چنین مى گفت: «هیچ کس همانند على از عثمان دفاع نکرد.» امام فرمود: «پس چرا او را بر منابر سب مى کنید؟!» گفت: «زیرا این حکومت ما جز با این سیاست سامان نمى گیرد.»(20) زُهْرى محدث مشهور نیز که از طرفداران بنى امیه است، مى گفت: «اللّهم لَقَد نَصَحَ علىٌّ و صَحَّحَ فِى عثمانَ لَوْلا أنَّهُم أصابُوا الکتابَ(21) لَرَجُعوا;»(22) خدایا على همانا نصیحت کرد و در باره ى عثمان به درستى رفتار نمود. اگر به آن نامه دست نیافته بودند، باز مى گشتند (و کار سامان یافته بود و عثمان کشته نمى شد). -------------------------------------------------------------------------------- نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: دینی ، ، برچسبها: [ جمعه 10 آذر 1391برچسب:, ] [ 19:34 ] [ علیرضا حمزه یی ]
[
|
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |